زندگي فرصت بس کوتاهيست
تا بدانيم که مرگ آخرين نقطه پرواز پرستو ها نيست
مرگ هم حادثه است
مثل افتادن برگ
که بدانيم پس از خواب زمستاني خاک
نفس سبز بهاري جاريست

سلام دوستان عزیزم

نمی دونم چرا نمی تونم براتون نظر بزارم

سعی میکنم ولی نمی شه

خواستم بدونین نه اینکه نخوام نمیشه

در هر صورت هر وقت بتونم میام براتون نظر می زارم

یک از دانش آموزان حادثه آتش سوزی پیرانشهر فوت کرد.

موضوع انشاء : چگونه در آتش سوختید؟

به نام خدا
چون ما بد بخت هستیم باید در آتش بسوزیم! و مقصر معلم دلسوزمان است چون از تهران اعلام شده!
می شود بقیه انشایم را ننویسم؟! دستم کمی سوخته! نه به اندازه هم کلاسیم که رفت!
اشک.
پایان

اگر خداوند آرزویی در دلت انداخت، بدان که توانایی رسیدن به آن را در تو دیده است، پس نا امید نباش..


سلام دوستای گلم

بخصوص امید ُققنوس ..........

دلم برای همتون تنگ شده فرصت آپ کردن نداشتم ولی خواستم بیام براتون نظر بزارم

دیدم هی پیغام خطا میده گفتم تو وب خودم بگم به زودی برمی گرددددددددم

سنجد یادتونه برمی گردم شک نکنیددددد

کودکی لب ساحل بازی می کرد و کفشهایش را کنار آب گذاشته بود که موجی آمد لنگه کفشهایش را با خود برد 
گریه کنان روی ماسه ها نوشت: دریا دزد کفشهای من است 
مردی که از دریا ماهی می گرفت روی ماسه نوشت: 
دریا سخاوتمندترین سفره دنیا ست
موجی آمد و نوشته های هردو را پاک کرد و این پیام را بجا گذاشت:
برداشت دیگران درمورد خود را با وسعت خویش حل کن تا دریا باشی ....

آنقدر مشغول بزرگ شدن هستيم
که
گاهي فراموش ميکنيم
پدر و مادرمان در حال پير شدن هستند...:(

گر می نخوری طعنه مزن مستانرا
بنیاد مکن تو حیله و دستانرا
تو غره بدان مشو که می مینخوری
صد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا

وقتی بچه هستیم میگن بچه است، نمیفهمه

وقتی نوجوان هستیم میگن نوجوانه، نمیفهمه

وقتی جوان هستیم میگن جوون و خامه، نمیفهمه

وقتی بزرگ میشیم میگن داره پیر میشه، نمیفهمه

وقتی هم پیر هستیم میگن پیره، حالیش نیست، نمیفهمه

فقط وقتی میمیریم میان سر قبرمون و میگن

“عجب انسان فهمیده ای بود”

من از مردی می گویم که عهده دار شده بود
در مراسم تدفین دوستی سخن بگوید
او به تاریخ های روی سنگ مزار او اشاره کرد
از آغاز..... تا پایان


او یادآور شد که اولی تاریخ زادروز وی است
و اشکریزان از تاریخ بعدی سخن گفت،
اما او گفت آنچه بیش از همه اهمیت دارد
خط تیره ی بین آن دو تاریخ است
(1313 - 1382 )



زیرا این خط تیره تمام مدت زمانی را نشان می دهد
که او بر روی زمین می زیست......
و اکنون فقط کسانی که به او عشق می ورزیدند
می دانند که ارزش این خط کوچک برای چیست.



زیرا اهمیتی ندارد، که دارایی ما چقدر است
اتومبیل ها...خانه ها....پول نقد،
آنچه اهمیت دارداین است که چگونه زندگی می کنیم و چگونه
عشق می ورزیم و چگونه خط تیره ی خود را صرف می کنیم.

بنابراین در این باره سخت بیندیشید

آیا چیزهایی در زندگیتان هست که بخواهید تغییرشان دهید؟
چون ابدا نمی دانید چه زمانی باقی مانده
که بتوانید آن را از نو بسازید

اگر فقط میتوانستیم طوری آهسته حرکت کنیم
که آنچه را درست وحقیقی است دریابیم
و همیشه کوشش کنیم تا بفهمیم که
دیگران چه احساسی دارند


و در خشمگین کردن کمتر عجله کنیم
و قدردانی بیشتری از خود نشان دهیم
ودر زندگی خود به دیگران چنان عشق بورزیم
که هرگز قبلا عشق نورزیده ایم

با احترام رفتار کنیم
بیشتر لبخند بزنیم
وبه خاطر داشته باشیم که این خط تیره ی ویژه
ممکن است فقط مدت کوتاهی ادامه داشته باشد


بنابراین وقتی  از شما یاد کنند
آیا سر افراز خواهید بود از آنچه میگویند و
این که شما خط تیره خود را چگونه صرف کرده اید؟!!!


بسیار خوشحالم از این که شما در زندگی من
و بخشی از خط تیره ی من هستید